پلی استیشن یکی از بزرگترین نامهای صنعت سرگرمی است؛ نامی که به آن خاطرهها و نوستالژیهای زیادی گره خورده است. ورای تمامی کنسولهای خاطرهانگیز و عناوین معرکه مولتی پلتفرم، چیزی که بیشتر از همه باعث موفقیت و محبوبیت این برند شده است، بازی های انحصاری فوقالعاده باکیفیت آن هستند. بازی و استودیوهای انحصاری پلی استیشن هویت آن را تشکیل میدهند و اعتبار این برند را ساختهاند.
بازی هایی که از کودکی تا به امروز همراه ما بودهاند و در سفرهای زیادی هم مسیرشان بودهایم؛ از سفر به جزیرهای استوایی و خوردن سیب تا قدم گذاشتن به آیندهای دستوپیایی؛ از رفتن به هیمالیا برای یافتن گنجی گمشده تا بازگشت به یونان باستان و شکست خدای خدایان. ما در این مقاله قصد داریم بهترین بازیهای انحصاری پلیاستیشن در نسل فعلی و گذشته را به شما معرفی کنیم و قدری دربارهٔ هرکدام حرف بزنیم. پس ادامهٔ این مقاله همراه ما باشید.
Astro’s Playroom
استودیو سازنده: تیم آسوبی، ژاپن استودیو
تاریخ انتشار: ۱۲ نوامبر ۲۰۲۰
میانگین امتیازات در متاکریتیک: ۸۳
اولین بازی که در این لیست به سراغ آن میرویم Astro’s Playroom نام دارد؛ عنوانی که تنها با هدف آشنا کردن گیمر با قابلیتهای دوالسنس ساخته شده بود؛ اما کیفیت بالای آن سبب شد که تبدیل به یکی از آثار انحصاری خوب پلی استیشن ۵ شود. در بازی Astro’s Playroom شما سفری را به درون کنسول پلیاستیشن فایو آغاز میکنید و در این بین علاوه بر آشنا شدن با جزئیات سختافزاری مختلف این کنسول، از قابلیتهای کنترلر دوالسنس نیز آگاه میشوید. درواقع بازی بهگونهای طراحی شده است که از تمام قابلیتها و تواناییهای این کنسول بهره ببرد و قدرت PS5 را به رخ بکشد.
شخصیتهای اصلی بازی همان روباتهای بانمک تیم آسوبی هستند که در بازی Playroom پلی استیشن ۴ (که با هدف آشنایی کاربر با دوربین PS4 ساخته شده بود) نیز دیده بودیم. بازی لول دیزاین جالبی دارد و بهخوبی از پس سرگرم کردن کاربر برمیآید. همچنین در درون بازی شخصیتهای دیگر عناوین انحصاری پلی استیشن همانند کریتوس و جوئل نیز وجود دارند و بازی ادای احترام بامزهای به بازی های آنها میکند. بازی Astro’s Playroom به طور پیشفرض بر روی کنسول PS5 نصب شده است و کاملاً رایگان است. پس یادتان باشد اگر PS5 خریدید، اولین عنوانی که تجربه میکنید Astro’s Playroom باشد.
بازی Until Dawn
استودیو سازنده: سوپرمسیو گیمز
تاریخ انتشار: ۲۵ آگوست ۲۰۱۵
میانگین امتیازات در متاکریتیک: ۷۹
Until Dawn اثر استودیو سوپرمسیو گیمز یک بازی در سبک تعاملی/ترس و بقا است که در اوایل نسل گذشته برای PS4 منتشر شد. اگر بازی های دیوید کیج را تجربه کرده باشید با این سبک آشنایی کامل دارید؛ سبکی که در آن انتخابهای گیمر میتواند مسیر بازی را به کل تغییر دهد و پایانی متفاوت را برای او رقم بزند. بازی Until Dawn که از قضا از بازیگران معروفی همچون رامی مالک و هیدن پنتیر بهره میبرد، در مورد گروهی از دوستان است که به کلبهای در کوهستانهای برفی میروند، اما حادثهای ناگوار رخ میدهد و دو تن از اعضای گروه جان خود را از دست میدهند.
یکسال بعد همهٔ این دوستان و به درخواست برادر فرد کشته شده، دوباره کنار یکدیگر جمع میشوند و به همان مکان قبلی میروند تا بلکه بتوانند از ترومایشان عبور کنند. اما همهچیز آنطور که میخواهند پیش نمیرود و این شروع ماجراها و اتفاقات ترسناک بازی است. Until Dawn داستانی به سبک بیموویهای ترسناک/اسلشر تعریف میکند و روایت خوب سازندگان از این قصه، نشاندهنده تسلط آنها به قواعد این ژانر و شناخت کلیشههایش است.
گیمپلی بازی نیز علاوه بر تصمیمگیریهای گیمر که در قالب سیستم اثر پروانهای بهصورت پیچیده و پرجزئیاتی طراحی شده، شامل گشتوگذار در محیط، دکمهزنی و تعامل با دیگر کاراکترها میشود. بازی Until Dawn یک اثر سرگرمکنندهس که با داستان خوب، فضاسازی مثالزدنی و گیمپلی درگیرکننده میتواند شما را تا سپیدهدم بیدار نگه دارد.
بازی Sackboy: A Big Adventure
استودیو سازنده: سومو دیجیتال
تاریخ انتشار: ۱۲ نوامبر ۲۰۲۰
میانگین امتیازات در متاکریتیک: ۸۳
سهگانه «Little Big Planet» یکی از بهترین تجربههای گیمرها در نسل قبل را رقم زد و از عناوین کمتر دیده شده پلی استیشن بود که توجه سونی به بازیهای مستقل و منحصربهفرد را عیان میکرد. حال جدیدترین بازی از این مجموعه که نام شخصیت اصلی قسمتهای قبل را بهعنوان نام خود انتخاب کرده، شاید مثل سهگانه ساخته شده توسط استودیو مدیا مولکول بینقص نباشد؛ اما همچنان یک بازی سرگرمکننده و جذاب محسوب میشود.
سکبوی هر آن چیزی است که یک بازی پلتفرمر سهبعدی باید باشد و بهراحتی میتواند طرفداران این ژانر را راضی کند. خلاقیت استودیو سومو دیجیتال در طراحی مراحل بازی جواب داده و شاهد مراحل متنوع و جالبی در بازی هستیم که بهصورت عالی در داخل بازی پیاده شدهاند. چالشهای بازی نیز به شکلی درست و استاندارد در مقابل گیمر قرار میگیرند و هرچه جلوتر بروید بازی نیز چالشبرانگیزتر میشود و باید دقت و مهارت خود را برای عبور از آنها افزایش دهید.
یکی از بزرگترین نقاط قوت بازی موسیقی و نحوه صحیح استفاده از آن است. بهگونهای که لذت تجربه بازی را برای گیمر دوچندان میکند. سکبوی داستان خاصی ندارد و خودش نیز آن را جدی نمیگیرد و داستان در اینجا صرفاً بهانهای برای ورود به جهان بازی است. سکبوی یکی از عناوین لانچ کنسول PS5 بود که البته برای کنسول نسل قبلی سونی PS4 نیز عرضه شد.
بازی InFamous Second Son
استودیو سازنده: ساکرپانچ
تاریخ انتشار: ۲۱ مارس ۲۰۱۴
میانگین امتیازات در متاکریتیک: ۸۰
بازی ابرقهرمانی/جهانباز استودیو ساکرپنچ شاید اولین عنوانی بود که توانست قدرت PS4 را نشان گیمرها بدهد و از ظرفیتهای آن بهره ببرد. پس از دو عنوان موفق قبلی این مجموعه، InFamous Second Son کار سختی در جلب رضایت طرفداران و منتقدان داشت؛ اما استودیو ساکرپانچ از این آزمون سربلند بیرون آمد و از هر دو جبهه نمره قبولی گرفت.
بازی InFamous Second Son گرافیک خیرهکنندهای را در زمان خود ارائه میداد و این گرافیک و قدرت فنی پس از هشت سال نیز همچنان چشمنواز است. بازی سیاتلی آشوبزده را به تصویر میکشد و بهلطف نورپردازی معرکه و فضاسازی بینقص گیمر را در جهانش غوطهور میکند. مبارزات و گشتوگذار در محیط بازی نیز نسبت به نسخههای قبلی این مجموعه تکاملیافتهتر شده و توجه به جزئیاتی نظیر تخریبپذیری لذت تجربه InFamous Second Son را دوچندان کرده است.
داستان بازی هفت سال پس از حوادث قسمت دوم آغاز میشود و دولت در حال جمعآوری تمام بایو تروریستها و زندانی کردن آنها است. در این بین شخصیت اصلی داستان (با صداپیشگی تروی بیکر) که پسری سرکش با روحیهای آنارشیستی است، بهطور اتفاقی قدرت یکی از این افراد را جذب میکند و درنتیجه تحت تعقیب پلیس قرار میگیرد و این شروع ماجراهای آخرین بازی از مجموعه InFamous است. InFamous Second Son عنوان بینقصی نیست و میتوانست با بهبود برخی موارد تبدیل به اثر بهتری بشود اما بازی آنقدر در سرگرم کردن گیمر موفق عمل میکند که ایرادات آن را فراموش خواهید کرد. InFamous Second Son یکی از سرگرمکنندهترین آثار پلی استیشن است که حتماً باید آن را تجربه کنید.
بازی Concrete Genie
استودیو سازنده: پیکسل اوپس
تاریخ انتشار: ۸ اکتبر ۲۰۱۹
میانگین امتیازات در متاکریتیک: ۷۵
بازی Concrete Genie یک اثر سرگرمکننده، خلاقانه و زیباست که توسط استودیو پیکسل اوپس (که متأسفانه چند هفته پیش توسط سونی تعطیل شد) و در تاریخ ۸ اکتبر ۲۰۱۹ بهطور انحصاری برای کنسول پلی استیشن ۴ منتشر شد. Concrete Genie محصولی آرامشبخش است که زیر هیاهوی گیمهای بزرگ ناشناخته باقی ماند و آنطور که باید دیده نشد. بازی داستان جالبی را روایت میکند که در پس آن مفاهیم عمیقی در راستای دوستی، افسردگی و تنهایی نهفته است؛ داستان پسری به نام اش که شخصی منزوی دارد و غرق در نقاشیهای خویش است و همین مورد باعث میشود که توسط دوستان و همسنهایش مورد تمسخر قرار گیرد.
اما یک روز اش برحسب اتفاق به یک فانوس دریایی پناه میرود و در آنجا یکی از نقاشیهای وی زنده میشود و به قلم وی قدرتی جادویی عطا میکند. گیمپلی بازی Concrete Genie در خدمت داستان آن قرار دارد و به دو بخش نقاشی کشیدن و پلتفرمینگ خلاصه میشود. البته که در اواخر بازی المانهای اکشن نیز به بازی اضافه میشوند و تنوع خوبی به گیمپلی آن میبخشند. بازی از طراحی بصری بینظیری نیز بهره میبرد و کارگردانی هنری بازی در سطح بسیار خوبی قرار دارد. به اینها باید صداگذاری خوب، موسیقیهای گوشنواز و فضاسازی غنی را نیز اضافه کنید تا Concrete Genie را به لیست بازی هایی که باید حتماً آن را تجربه کنید بیفزایید.
بازی Nioh
استودیو سازنده: تیم نینجا
تاریخ انتشار: ۷ فوریه ۲۰۱۷
میانگین امتیازات در متاکریتیک: ۸۸
بازی Nioh از جمله عناوینی است که با الهامگیری درست از بازی های دیگر، توانسته تجربهای سرگرمکننده و دوستداشتنی را برای مخاطبان خود رقم بزند. استودیو تیم نینجا بهعنوان خالق اثر، سختیهای زیادی را برای ساخت بازی متحمل شد تا اینکه بالاخره و پس از گذشت یازده سال از زمان معرفی بازی، به بازار عرضه شد. البته تیم نینجا توانست مزد زحمات خود را بگیرد و با استقبال خوبی از جانب منتقدان و گیمرها روبهرو شود. اولین موردی که به هنگام تجربه بازی Nioh توجه شما را جالب خواهد کرد، تشابهات بسیار زیاد بازی به آثار میازاکی همچون دارک سولز و بلادبورن است.
اما هرچه در بازی جلوتر بروید، هویت مستقل آن نیز بیشتر هویدا میشود و Nioh راه خود را از منابع الهامش جدا میکند. بازی از داستانی چفتوبستدار بهره میبرد و سازندگان وقت زیادی بر روی این جنبه از بازی خود داشتهاند. قصه با پیشدرآمدی مفصل شروع میشود تا وقایع ادامه بازی را به خوبی پیریزی کند. ملکه الیزابت اول در جریان جنگ بریتانیا با اسپانیا، از سنگی جادویی استفاده میکند تا به لطف قدرت آن دشمنان خود را شکت دهد.
اما قدرت این سنگ آنطور که ملکه میخواهد بهصورت یک راز باقی نمیماند و شخصی به نام ادوارد کلی با یافتن این سنگ، آن را به ژاپن میاورد و شما در نقش ویلیام آدامز، مجبور میشوید تا قدرت سایر این سنگها را کسب و برای ارباب خود بیاورید.
فضاسازی عالی تیم نینجا و بردن قصه به ژاپن باستان و بهرهبرداری درست از این دوره تاریخی، از نقاط قوت اصلی داستان بازی Nioh هستند.
گیمپلی بازی از ۲۰ مرحله تشکیل شده که ساختاری خطی دارند و در این بین مأموریتهای فرعی نیز قرار گرفتهاند. در ابتدا بازی شما سبک مبارزاتی خود را انتخاب میکنید و روح نگهبان (همان نیروی کمکی) مدنظرتان را برمیگزینید. حال وارد بازی میشوید با انجام مبارزات پولی دریافت میکنید که در کنار ارتقا دادن سلاحهای خود، میتوانید بهلطف درخت مهارت پرجزئیات بازی، تواناییهای ویلیام را افزایش دهید.
بازی تنوع مراحل بسیار خوبی دارد و باسفایتهای آن به شکلی عالی طراحی و در درون بازی قرار گرفتهاند. همین مورد ارزش تکرار بازی را افزایش داده و دوست دارید پس از پایان آن، باز هم به سراغ تجربهاش بروید و در ژاپن باستان و برای آزادسازی روح خود، با شیاطین مختلف وارد جنگ شوید. دنباله بازی Nioh نیز در سال ۲۰۲۰ عرضه شد و توانست مسیر موفقیتآمیز قسمت اول را ادامه دهد.
بازی Marvel’s Spider-Man: Miles Morales
استودیو سازنده: اینسامنیاک گیمز
تاریخ انتشار: ۱۲ نوامبر ۲۰۲۰
میانگین امتیازات در متاکریتیک: ۸۵
بازی اسپایدرمن مایلز مورالز یکی از عناوین لانچ کنسول پلی استیشن فایو بود که گیمرها میتوانستند آن را در روز عرضه این کنسول تجربه کنند. پس از معرفی بازی، خیلی از افراد اعتقاد داشتند که بازی یک عنوان کامل نیست و به مانند یک DLC برای بازی اصلی میماند؛ اما اسپایدرمن مایلز مورالز با انتشار خود ثابت کرد که در عین وفادار بودن به بازی اصلی، هویت مستقل خود را دارد و میتواند بهعنوان یک گیم مستقل تلقی شود.
بازی با حفظ هسته گیمپلی بازی اصلی اسپایدرمن (که در سال ۲۰۱۸ منتشر شده بود) و اضافه کردن برخی موارد جدید، به یک اثر بهشدت سرگرمکننده تبدیل شده که میتواند تجربه لذتبخشی را برای شما رقم بزند. داستان بازی اسپایدرمن مایلز مورالز اگرچه بینقص نیست و ایرادهایی در آن یافت میشود، اما با تمرکز بر روی شخصیت مایلز، آوردن آن به کانون اصلی و پرداختن به جنبههای دیگری از جهان بازی، قصه قابلقبولی را تعریف میکند که از ریتم بسیار خوبی بهره میبرد.
گیمپلی نیز در بازی اسپایدرمن مایلز مورالز دچار تغییراتی شده و برخی موارد همچون پازلهای محیطی و گجتهای منحصربهفرد مایلز به آن اضافه شدهاند و تنوع خوبی به بازی بخشیدهاند.
همچنین طراحی مراحل فرعی نیز که در بازی اصلی از نقاط ضعف آن به شمار میرفتند بسیار بهتر و متنوعتر شده است. اسپایدرمن مایلز مورالز از لحاظ بصری و همینطور فنی عملکرد خیرهکنندهای دارد و نسخه پلی استیشن ۵ بازی از این نظر فوقالعاده است. تغییر فصل به بازی به زمستان و نیویورک برفی آن تأثیر شگرفی در چشمنوازتر شدن بازی و نشان دادن دستاوردهای فنی و قدرت کنسول PS5 داشته است. در مجموع بازی اسپایدرمن مایلز مورالز یک تجربه ۲۰ ساعته سریع و سرگرمکننده است که اگر از طرفداران بازی اصلی بودهاید نباید در تجربه آن تردید کنید.
بازی Returnal
استودیو سازنده: هوسمارک
تاریخ انتشار: ۳۰ آوریل ۲۰۲۱
میانگین امتیازات در متاکریتیک: ۸۶
ریترنال محصول استودیو فنلاندی هوسمارک (که بعدتر توسط سونی خریده شد) یکی دیگر از عناوین لانچ کنسول PS5 بود که با عملکرد عالیاش بسیاری از گیمرها را شگفتزده کرد. ریترنال یک بازی در سبک روگلایت با المانهای اکشن است و دیانای عناوین قدیمی این سبک را در عین مدرن بودن در خود جایداده است. سبک روگلایت درواقع زیر ژانری از سبک روگلایک است و مؤلفههای اصلی آن را مرگهای بیشمار، سختی بازی، گرافیک بهتر و مبارزات ریل تایم شکل میدهند. به بیان دیگر در این سبک از بازی بازیکنان با هربار مرگ دوباره به همان نقطه اول از بازی برمیگردند و باید تمام مسیر رفته را دوباره طی کنند.
هرچند که در بازی ریترنال و با پیشروی در آن، برخی سلاحها و قابلیتهایی که به دست آوردهاید به طور دائمی با شما خواهند بود و با هربار مرگ از بین نمیروند؛ همین مورد کاری کرده که بازی در عین چالشبرانگیز بودن، اعصابخردکن نشود و گیمر را ترغیب به تلاش مجدد کند.
بازی ریترنال اتمسفر بسیار خفقانآوری خلق میکند و فضاسازی آن کاملاً در خدمت روایت قصه آن قرار دارد؛ قصهای مرموز از یک تمدن نابودشده و شخصیتی که به طور اتفاقی در آن حاضر میشود. در روایت قصهای چفتوبستدار با داشتن المانهای ترس عالی عمل میکند و گیمر را تا آخرین دقیقه به دنبال خود میکشاند. ریترنال با گیمپلی سریع و جذاب، قصهای معنادار و طراحی مراحل عالی، تبدیل به یک اثر متفاوت شده است که برای گیمرهایی که به دنبال یک چالش جدی میگردند بهشدت توصیه میشود.
بازی Uncharted: The Lost Legacy
استودیو سازنده: ناتیداگ
تاریخ انتشار: ۲۲ آگوست ۲۰۱۷
میانگین امتیازات در متاکریتیک: ۸۴
بازی پلی استیشن «آنچارتد: لاست لگسی» یک اسپینآف از مجموعه آنچارتد است که دقیقاً یک سال پس از عرضه بازی «آنچارتد ۴» روانه بازار شد. سابقه خوب استودیو ناتیداگ در ساخت محتوای الحاقی «Left Behind» برای بازی لست آف آس، انتظار طرفداران از این بازی را بهشدت بالا برده بود اما تیم دوم ناتیداگ نهتنها موفق به راضی کردن گیمرها شد، بلکه چگونگی بسط جهان بازی و استفاده از پتانسلهای یک مجموعه را به دیگر استودیوها آموزش داد.
در بازی «آنچارتد: لاست لگسی» ما در نقش کلوئی قرار میگیریم و خبری از نیتن دریک نیست؛ اما کلوئی نیز با داشتن همان شوخطبعی، جاهطلبی و باهوش بودن نیتن دریک، نهتنها کاری میکند که خلاء او در بازی احساس نشود، بلکه شما را به این فکر فرو میبرد که چرا تا به حال با این شخصیت فوقالعاده آشنا نشده بودیم و فرصتی برای شناخت او نداشتیم.
بازی «آنچارتد: لاست لگسی» داستان عجیب و تازهای ندارد و دوباره با کاراکترهایی طرف هستیم که در جستجو برای یک گنج باستانی به نقاط مختلف جهان میروند و در این مسیر با مزدورها و کسانی که میخواهند سد راهشان شوند مبارزه میکنند.
اما این حرف به معنی خستهکننده یا کلیشهای بودن داستان «آنچارتد: لاست لگسی» نیست و بازی با روایت یک قصه آشنا، فرصت پرورش شخصیتها و جاگیری آنها در قلب مخاطبان را فراهم میکند.
گیمپلی بازی همان چیزی است که در بازی «آنچارتد ۴» دیده بودیم و خبری از مکانیک جدیدی هم نیست. اما با این وجود بازی اصلاً به ورطه تکرار نمیافتد و تمام سکانسهای اکشن و ستپیسهای آن بهقدری خوب ساخته و چیده شدهاند و آنچنان از ریتم خوبی بهره میبرند که گیمر را بهشدت درگیر خود میکنند. در مجموع اگر از طرفداران بازی آنچارتد هستید و بهدنبال یک تجربه ماجراجویی هستید که در آن قصه خوب بشنوید، از شوخیهای کاراکترهایش رودهبر شوید و با سکانسهای اکشنش آدرنالین ترشح کنید، تجربه «آنچارتد: لاست لگسی» را به هیچوجه از دست ندهید.
بازی Ratchet & Clank
استودیو سازنده: اینسامنیاک گیمز
تاریخ انتشار: ۱۲ آوریل ۲۰۱۶
میانگین امتیازات در متاکریتیک: ۸۵
بازی «رچت اند کلنک» بازسازی عنوانی با همین نام است که در سال ۲۰۰۲ عرضه شده بود؛ یک بازی پلتفرمر سهبعدی با المانهای اکشن و محیطهای متنوع. استودیو اینسامنیاک گیمز با ریمیک کردن آن بازی فوقالعاده این امکان را برای گیمرها فراهم کرده است که جادوی این استودیو را تجربه کنند و از خلاقیت بیانتهای بازی به وجد بیایند. بازی «رچت اند کلنک» سرشار از حس خوب است و هدفی جز سرگرم کردن شما ندارد؛ هدفی که در آن موفق است و وقتی شروع به تجربه بازی میکنید، نمیتوانید دست از آن بکشید.
بازی داستان جالب و بامزهای را تعریف میکند و این قصه در خلال کاتسینهایی که به شکل انیمیشن طراحی شدهاند روایت میشود؛ داستان آشنایی یک مکانیک با روباتی به نام کلنک و اتحاد آنها برای نابود کردن شخصیتهای شرور دنیای بازی. «رچت اند کلنک» گیمپلی سریع، خوش ریتم و نفسگیری دارد و آنقدر تنوع مراحل آن بالاست که امکان ندارد بازی برای شما تکراری یا خستهکننده شود. اینسامنیک گیمز محصول خود را به بهترین شکل ممکن بازسازی کرده است و گرافیک بازی چشمنواز و در برخی مواقع خیرهکننده است. دستاوردهای فنی و ترکیب آن با گرافیک هنری عالی، چنان معجونی دلپذیری از بازی ساخته است که طعم تجربه آن را محال است فراموش کنید.
بازی Detroit: Become Human
استودیو سازنده: کوانتیک دریم
تاریخ انتشار: ۲۵ می ۲۰۱۸
میانگین امتیازات در متاکریتیک: ۷۸
بازی پلی استیشن Detroit یکی از جاهطلبانهترین بازی های نسل هشتم است که دیوید کیج بهعنوان کارگردان بازی آن را بلندپروازانهترین اثر خلق شده توسط وی میداند. اگر بازی های قبلی استودیو کوانتیک دریم را تجربه کرده باشید، کموبیش میدانید که در Detroit با چه نوع گیمپلیای سروکار خواهید داشت. بازی Detroit یک عنوان اکشن – ماجراجویی سومشخص است که قصهاش بر اساس انتخابهای شما پیش میرود و تعامل شما با اثر را وارد مرحله عمیقتری میکند. راستش را بخواهید، انتخابهای که در جریان بازی میتوانید بگیرید و پایانهایی که در ادامهٔ آنها در جلوی شما قرار میگیرند، آنقدر زیاد و متنوع هستند که از حجم زیاد و پیچیده بودن آنها سردرد خواهید گرفت!
بازی Detroit تکیه زیادی بر داستان میزند و حتی بهنوعی گیمپلی در خدمت روایت هرچه بهتر آن است. داستان بازی Detroit در آینده اتفاق میافتد؛ زمانی که روباتها و اندرویدها آنقدر همهگیر شدند که تقریباً هر انسانی مانند گوشیهای هوشمند یکی از آنها را دارا است. همین مورد باعث مشکلات بسیاری همچون بیکاری، افسردگی و شکاف طبقاتی شده و نفرت زیادی از اندرویدها را درون انسانها برانگیخته است.
داستان بازی حولوحوش سه کاراکتر میگذرد و از روایتهای موازیای بهره میبرد که در برخی جاها همچون فصلهای پایانی بازی، به یکدیگر مربوط میشوند.
کارا یک اندروید نظافتچی است و بهعنوان پرستار دختری یتیم انتخاب میشود؛ کانر دستیار یک کارآگاه بداخلاق است که بهدنبال دلیل خودآگاهی اندرویدها میگردد و درنهایت مارکوس یک روبات مستخدم است که در طی فعلوانفعالاتی، به رهبر اندرویدهای شورشی تبدیل میشود. داستان بازی Detroit دست روی مسائل فلسفی و جامعهشناسانه عمیقی میگذارد، از روایت خوبی بهره میبرد و قطعاً شما را درگیر خود خواهد کرد. هرچند که این داستان در عین خوب بودن نقاط ضعف فراوانی نیز دارد، در خیلی بخشها لنگ میزند و از پرداخت تماتیک و ظریفی بهره نمیبرد.
گیمپلی بازی به گشتوگذار در محیط، بررسی صحنههای مختلف و دکمهزنیهایی که با کاتسینها تلفیق شدهاند خلاصه شده است. انتخابها و تصمیمهای گیمر در بازی نیز مهمترین المان گیمپلی بازی را شکل میدهند و هویت این سبک را تشکیل دادهاند. بازی Detroit از گرافیک فنی فوقالعاده چشمنواز و موسیقی گوشنوازی بهره میبرد و از لحاظ طراح هنری نیز در سطح بسیار خوبی قرار دارد. درمجموع بازی Detroit با تمام نقصها و کاستیهایش عنوانی است که تجربه آن بهشدت توصیه میشود و میتواند تا مدتها هم سرگرمتان کند و هم شما را به فکر فرو ببرد.
بازی Gran Turismo 7
استودیو سازنده: پولیفونی دیجیتال
تاریخ انتشار: ۴ مارس ۲۰۲۲
میانگین امتیازات در متاکریتیک: ۸۷
گرن توریسمو یکی از قدیمیترین نامهای صنعت بازی پلی استیشن است که شهرت و اعتبار آن بسیار فراتر از مرزهای سبک آن یعنی ریسینگ است. پس از فاجعه GT Sport، استودیو پولیفونی و شخص یامائوچی، تصمیم گرفتند در نسخه جدید بازی به حرفها و انتقادهای طرفداران خود گوش بدهند و به ریشههای سری بازگردند. اتفاقی که جواب داد و «گرن تورسیمو ۷» علاوه بر برطرف کردن تمام ایرادات نسخه قبلی همچون کمبود محتوا، یادآور روزهای اوج این مجموعه در نسل پنجم و ششم کنسولهای خانگی است.
بازی گرن تورسیمو ۷ از یک کمپین داستانی غنی و ۲۰ ساعته بهره میبرد که این بخش در بازی «کافه» نامیده میشود.
در این قسمت از بازی، تمرکز بیشتر از آنکه روی تعریف داستان باشد، روی آشنایی مخاطب با تاریخچه برندهای بزرگ اتومبیلسازی است؛ تصمیمی هوشمندانه از جانب سازندگان که بخش داستانی را به نقطه قوت اصلی بازی تبدیل میکند. از بخش داستانی که بگذریم، در گرن توریسمو ۷ دو بخش دیگر نیز برای تجربه آفلاین بازی درنظر گرفته شده است؛ بخش درایوینگ لایسنس و Mission.
در بخش درایوینگ لایسنس و همانطور که از نام آن پیداست، باید چالشهای مختلفی را پشت سر بگذارید تا سطح گواهینامه خود را ارتقا دهید و به ماشینهای بهتر و البته مسابقات سختتر دسترسی پیدا کنید. بخش مراحل هم از مسابقاتی شکلگرفته که مرحلهبهمرحله سختتر میشوند و تواناییهای شما را میسنجند و دقتتان را طلب میکنند. در بازی «گرن توریسمو ۷» شما به بیش از ۵۰۰ ماشین از برندها و کلاسهای مختلف دسترسی دارید که همهٔ آنها با جزئیاتی حیرتانگیز طراحی شدهاند. بخش تیونینگ بازی هم با وسواس زیادی خلق شده است و در آن میتوانید بخشهای مختلف ماشین خود را ارتقا دهید.
«گرن توریسمو ۷» یک عنوان شبیهساز است و از این جهت گرافیک بازی در واقعگرایانهترین حالت ممکن قرار دارد و بازی از این نظر به دستاورد فوقالعادهای دست پیدا کرده است. اگر به دنبال یک بازی ریسینگ هستید که در عین سرگرمکننده بودن چالشبرانگیز نیز باشد و بتواند از قدرت کنسول شما با گرافیک چشمنوازش پردهبرداری کند، «گرن توریسمو ۷» را از دست ندهید.
بازی Days Gone
استودیو سازنده: بند استودیو
تاریخ انتشار: ۲۶ آوریل ۲۰۱۹
میانگین امتیازات در متاکریتیک: ۷۱
بازی پلی استیشن Days Gone از آن دست بازی هایی است که طرفداران و مخالفان سرسختی دارد و همانطور که برای عدهای بهشدت سرگرمکننده است، عدهای دیگر را خسته میکند و همانطور که برای برخی گیمرها از بهترین تجربههای آنها میان آثار انحصاری پلی استیشن محسوب میشود، برای برخی دیگر جذابیتی ندارد و بازی را نیمهکاره رها کردهاند.
واقعیت اما این است که Days Gone در عین داشتن نقاط قوت فراوان و لحظههای زیبا متعدد، از مشکلات و ایرادهای بسیار زیادی رنج میبرد که جلوی آن را از تبدیل شدن به اثری کامل و بینقص را گرفته است.
Days Gone داستان یک خلافکار و موتورسوار قدیمی را در دنیای آخرالزمانی تعریف میکند که در اوایل وقوع این فاجعه همسر خود را از دست داده و الان تنها برای بقا تلاش میکند.
داستان بازی در خلال کاتسینها و فلشبکهایی تعریف میشود که حکم هسته احساسی بازی و عمق دادن به شخصیت دیکن را دارد. البته که این روایت نیز بههیچوجه بیایراد نیست و در برخی مواقع کلیشهای و در برخی فصلها بسیار کند میشود.
درنهایت اما میتوان به داستانی که بند استودیو برای ما تعریف میکند نمره قبولی داد. گیمپلی بازی Days Gone بر اساس چارچوبهای یک اثر بقا محور استاندارد در جهانی عظیم ساخته شده است و مکانیکهای آن با همچنین هدفی طراحی شدهاند. در بازی Days Gone شما موتوری در اختیار دارید که تنها وسیلهای برای جابهجایی بین نقاط مختلف نقشه نیست و حکم یک دوست و همراه را در جریان بازی برای شما ایفا میکند.
حین بازی باید با موتور خود به نقاط مختلف جهان بازی سفر کنید؛ اما باید حواستان به تمام شدن بنزین و خرابی موتور باشد و احتمال حمله دستهای بزرگ از زامبیها (که در بازی Freaker نامیده میشوند) را به جان بخرید. در بازی همچنین کمپهای مختلفی وجود دارند که میتوانید از آنها مأموریت بگیرید و در ازای آن پاداشهای ارزشمندی را دریافت کنید. بازی لول دیزاین واقعاً بدی ندارد؛ اما برخی از آنها بهقدری در طول بازی تکرار میشوند و برخی دیگر بهقدری ابتدایی طراحی شدهاند که پس از مدت نسبتاً کوتاهی به ورطه تکرار میافتند.
به زبان دیگر Days Gone یک بازی نهایتاً ۲۰ ساعته است که به اندازه ۵۰ ساعت کش آمده است.
مشکلات فنی و باگهای فراوان نیز از ایراداتی بود که بازی در زمان عرضه زیر هجمههای آن نمرات بسیار پایینتر از حد انتظاری دریافت کرد؛ هرچند که این مشکلات فنی حالا و با عرضه آپدیتهای مختلف برطرف شدهاند. با وجود تمام این تفسیرها اما Days Gone عنوانی کنجکاویبرانگیز است که نباید تجربه آن را از دست بدهید و لذت گشتوگذار با دیکن و موتورش در جهانی ناامن و بیرحم را از دست بدهید.